محمدحسين مهدوي (م. مويد) معتقد است مقاتل مي‌توانند در ادبيات معاصر مورد بهره‌برداري قرار گيرند ولي لازم است اديب با چيرگي و احاطه بر موضوع و جوانب آن وارد اين عرصه شود تا بتواند پي ببرد راستي‌ها کجايند.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، محمدحسين مهدوي (م. مويد) از شمار شاعران موج نو است که در نجف اشرف ديده به جهان گشوده و در دوران نوجواني به ايران مي‌آيد و از همان سال‌ها در شمال ايران ساکن مي‌شود. او سال‌هاي زيادي از عمر خود را به سرايش و پژوهش پرداخته که بخشي از مطالعات وي در زمينه واقعه عاشورا و شهادت امام حسين(ع) و يارانش است.

اشاره مختصري که به زندگي اين شاعر پيشکسوت شد بدين دليل بود که بگوييم نمي‌شود درباره سوژه مقاتل و ارتباط آنها با ادبيات معاصر کار کرد و سراغ چهره‌اي چون م.مويد نرفت. وي گرچه اهل گفتگو نيست آنهم از نوع تلفني‌اش و به قول خودش حال مساعدي هم ندارد که پاي يک گفتگوي مفصل بنشيند ولي از موضوع مي‌پرسد و وقتي موضوع به اباعبدالله الحسين(ع) پيوند مي‌خورد "نه" گفتنش سخت مي‌شود و همچنين اشاره مي‌کند که "دلم نمي‌آيد دلت را بشکنم دخترم".

پرسش نخست را که با موضوع "ظرفيت ادبي مقاتل براي رويکرد ادبيات معاصر بدانها" مطرح مي‌کنم، آغاز سخن مي‌کند و اينگونه گفتگو با م. مويد شکل مي‌گيرد.

شاعر "سيمابهاي سيمين" با تاکيد بر اينکه متوني چون مقاتل قطعا مي‌توانند در ادبيات معاصر مورد توجه قرار گيرند، بيان مي‌کند: آنچه از گذشته به دست ما رسيده است همچون حال مي‌تواند طرحي براي آينده باشد و تاريخي که مدخلي براي باورمندي است و با ژرفاي روح آدمي تماس پيدا مي‌کند تا تبديل به باور مي‌شود چگونه نمي‌تواند آبشخور ادبيات روز باشد؟

مويد ادامه داد: البته اين رويکرد يک شرط مهم دارد و آن هم چيرگي نويسنده است چراکه در نگارش اوليه اين متون قلم در دست ايرانيان نبوده و براي اينکه بتوانيم قلم راست را پيدا کنيم بايد چيره و از گزاره‌هاي مختلف مطلع باشيم‌ تا پي ببريم راستا کجاست و راستي‌ها کجايند.

وي با اشاره به مسيري که در پژوهش درباره واقعه عاشورا داشته است تشريح کرد: من به عنوان فرزند خانواده باورمند شيعي که در شهر نجف به عنوان کانون تابش اين مفاهيم به روح و روان، زاده شده‌ام و در همه عمرم با آدم‌هاي بزرگ رو به رو شده و سخنان بزرگ را شنيده و کتاب‌هاي زيادي در اين زمينه خوانده‌ام وقتي به دنبال منابع و مراجع مختلف درباره اين موضوع بودم و نگاهي پيراموني و محاط به ماجرا داشتم به وضعيت‌هاي غريبي پي بردم که گويي آدم غريبي هستم در اين وادي.

شاعر "پروانه بي‌خويشي من" با اشاره به اينکه در اين مسير براي نخستين‌بار با مطالبي مواجه مي‌شده است تاکيد کرد: در اين مواجه در نهايت به اين تصميم رسيدم که برخي مطالب را مي‌توان مورد استناد قرار داده و در نوشته‌هاي جديد آورد و از سوي ديگر نيز برخي مطالب را نياوردم.

مويد تاکيد کرد: آنچه من از آن به "باور" نام مي‌برم و کلي‌تر از موضوعي است که شما مطرح کرديد و درياي بيکران و بي‌پايان براي ادبيات است که مي‌توان هر روز مدخل جديدي را پيش روي اديبان بگشايد . اين اتفاق منحصر به نظم يا نثر نيست بلکه هر دو را شامل مي‌شود.

اين پژوهشگر درباره پرسش ديگر مبني بر اينکه برخورد نويسنده با مقاتل که از لحاظ سنديت تاريخي چندان مورد اعتبار نيستند، چگونه بايد باشد؟ توضيح داد: چيرگي اديب که در ابتداي صحبت بدان اشاره کردم شرطي است که در برخورد با مقاتل بايد وجود داشته باشد. اديب بايد نگاه پيراموني و احاطه کامل به کل ماجرا داشته باشد تا بتواند از بين نقل‌هاي کج و ناکج به درک مستقيمي از فضا برسد.

وي با ذکر مثالي درباره اتفاقي که در برخي مقاتل افتاده است عنوان کرد: ما در مقاتل درباره قمر بني هاشم(ع) گزاره‌هاي بسياري داريم ولي درباره برادرهاي مادري حضرت ابوالفضل(ع) گزاره چنداني نيست که دليل آن اين بوده که ايشان براي پاسداري از حضرت امام حسين(ع) از ابتداي نبرد وارد ميدان نشده بودند و زماني آنها به شهادت مي‌رسند که امام حسين(ع) نيز به شهادت مي‌رسد و شهادت آنها در روايت مقاتل تحت تاثير شهادت سيدالشهدا قرار مي‌گيرد.

شاعر "گلي اما آفتابگردان" همچنين گفت: اين مقاتل برپايه چند شخصيت شکل گرفته که درباره آنها نيز گزاره‌هاي مختلفي روايت شده است.

گرچه موضوع ظرفيت بحث و تبادل نظر بيشتري دارد ولي بيش از اين مصدع شدن جايز نيست. ختم کلام دعاي خير است که بدرقه راهم مي‌شود: "دخترم سلامت باشي و چشم هايت هرگز گريان نشود مگر بر عزاي حسين(ع)".

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس